- abcd efgh ijkl mnop qrst uvwx yz
روش های تربیت یک کودک سالم
بچه سالم بچه ای است که در تمامی جنبه های زیستی ، روانی و اجتماعی از رشد کردن مناسبی بهره بردار شوند و بتواند هریک از مرحله های رشد خود را با موفقیت پشت سر بگذارند و از پس تمام بحران هایی که در دوره های مختلف زندگی وجود دارد عبور کنند .
هرکاری کع برای تربیت کردن کودکان انجام میدهید و هر رفتاری که با او دارید مستقیم بر گیری شخصیت او تاثیر میگذارد . تربیت خوب میتواند کودکی سالم را به جامعه تحویل میدهد و تربیت نادرست میتواند باعث شکل گیری شخصیتی ناسازگار ، بد قلق و ناموفق در فرزندان باشد .
ویژگی های یک کودک سالم از نظر روانی
کودک سالم کودکی امیدوار است :
کودک سالم پر از شوق و امید است .
برای او نمیتوانم و نمیشود از موضوعات محال است و هیچ معنی ندارد . او بیشتر شاد است و نسبت به کار ها با دلگرمی نگاه میکند .
این مسائل در مدرسه ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است . بیشتر وقت ها افت تحصیلی و مشکل هایی که کودکان در مدرسه تجربه میکنند ناشی از اعتماد به نفس کم آنها است . در نتیجه در صورتیکه فرزندان دچار کم رویی است و بیش از حد خجالت میکشد برای اینکه در مدرسه دچار مشکلاتی نشوند و یا مشکلات آنها به اختلال های روانی مانند : فوبیای اجتماعی تبدیل نشود و حتما دلیل این حالت را مورد بررسی قرار دهید و ترجیحا مشکل ها را با روانشناس کودک درمیان بگذارید .
کودکتان زمانی سالم و سازگار است که افراد دیگر را دوست داشته باشد و قابلیت همدلی داشته باشد و دلش بخواهد با فردهای دیگر معاشرت یا کار دسته جمعی انجام دهد . کودک منزوی یا کناره گیر به هیچ وجه سالم و سازگار نیست .
آنها را تحسین کنید .
گاهی همبازی آنها شوید .
در صورتیکه اشتباهی مرتکب می شوید از اظهار نظر های کنایه آمیز پرهیز کنید .
خانه ای امن و مطمئن داشته باشید .
به بچه ها محبت بدون قید و شرط کنید .
علائم های هشدار دهنده اختلال های روحی در کودکان :
اضطراب و نگرانی های دائم
کابوس های دائمی شبانه
نمره های کم علی رغم کوشش زیاد
کوتاهی در انجام تکالیف مدرسه
سرپیچی دائم از رفتن به مدرسه یا شرکت در فعالیت کودکان
بیش فعالی یا بی قراری
پرخاشگری و نا آرامی دائم
بداخلاقی همیشگی
افسردگی ، غم و زودرنجی
نکته پایانی
برای اینکه در آینده بتوانیم کودک های سالم تحویل جامعه دهید باید محیطی امن برای رشد کردن آنها آماده کنیم . بنابراین در صورتیکه خود پدر و مادر ها مبتلا به اختلال های روانی هستند قابلیت های کنترل خشم خود را ندارند یا نسبت به ماده های مخدر و روانگردان اعتیاد دارند . بهتر است که قبل از بارداری و فرزند دار شدن این مشکل های خود را از بین ببرند تا کودکان بتوانند وارد محیط امنی شوند .
والدین همچنین باید محیطی سازنده برای فرزند های خود به وجود بیاورند . یادگیری کودک ها در 2 تا 3 ماه اولیه به صورت غریزی است . ولی بعد از این سن در محیط منزل ، کودک ها به تدریج مهارت های مختلفی را یاد میگیرند .
متناسب با سن خود حرف میزنند و اصلا از لحاظ شاخص های تکاملی مشکلی نداشته و ندارند .
در هر سنیین خود را به اندازه مطرح میکند . انتظار دارد که دیگر افراد به او توجه کنند ولی هرگز اجازه نیافته توقع داشته باشد و همه فقط به او توجه کنند .
میتواند به مدت متناسب با سن دور از پدر و مادر به سر ببرند و از بازی ها و تعاملات با بقیه فرزندان و بزرگتر ها لذت میبرند .
به فکر دیگر افراد ( از جمله : پدر و مادر ) است ولی نه در حدی که خود را فدای دیگران کند .
از موفقیت در درس ، ورزش ، موسیقی و... لذت میبرند ولی نه آن که فکر کنند تمامی اهداف او شاگرد اول شدن در مدرسه است و اگر نشد دنیا به چایان رسیده است . از شکست عبرت میگیرند و به یک موجود افسرده و سرخورده تبدیل میشوند .
فرق میان رقابت را با احساسات به خوبی درک میکنند . وقتی به حالت بلوغ میرسند هم سن و سالهای او را بر دایره خانواده خود ترجیح میدهند . جوک میگویند ، تیم های قهرمانی معروف ورزش ها را میشناسند ، از سیاست ، دین و پیشرفت های علمی در دنیا با خبر هستند و خود را با علم وفق میدهند . به سر و وضع ظاهرشان به اندازه معقول رسیدگی میکنند و از مد ها و هنرپیشه های خود بی خبر نیستند .