وقتی اختلاف به خاطر فرزندان است

یادتان باشد که اختلافات و توافق نداشتن در تربیت فرزند یا فرزندان نه تنها به معنی ناسازگار بودن نیست بلکه مسائلی کامل طبیعی است زیرا راه و روش های بیشتر زوجین با یکدیگر تفاوت دارد . برای مثال : شما در پی راه حل هایی برای جدا نمودن اتاق خواب کودک شما هستید و همسر شما جدا خوابیدن آنها را زود میداند .

شما معتقد هستید که کودکان باید با بازی ها و ریخت و پاش های خود را تخلیه نمایند ولی همسر شما بسیار منظم و سخت گیر است . مادر اخم میکند و پدر لبخند به لب دارد . این فرمانده دستور حمله مینماید و آن یکی دستور برای عقب نشینی این اختلاف ها در حالی است که هر دوی شما بهترین ها را برای فرزند خود میخواهید ولی حقیقتا کودکان این تنش ها و اختلاف ها را متوجه میشوند .

با این وضع فرزندان شما هرگز نمیفهمند که چه کاری دست است و چه کاری غلط . علاوه بر این موضوع تعارض ها و دوگانگی ها در سبک زندگی فرزندان برای والدین موجب میشود که فرزند ها در این خانواده به هیچ عنوان احساس امنیت نداشته باشند و این مسائل او را دچار افسردگی ها و اضطراب کند . بنابراین فرزندان رابطه ها و خانواده شما مهمتر از آن است که اجازه بدهید اختلاف نظر ها آن ها را از بین ببرد .

اگر قصد دارید که دچار تنش ها نشوید و در زمینه های تربیت کودکان به تفاهم کافی برسند و از راه و روش های زیر استفاده نمایید

آنها را محرمانه نگهدارید :

به محض اینکه فرزندان متوجه شدند که شما با همسرتان هستید باهم توافق داشته باشید هرچند که هنوز نیز به تصمیم نهایی نرسیده باشید . بعد در خلوت خود و دور از چشم و گوش فرزندان درباره موضوعات باهم حرف بزنید . موضوع مهمی نیست که بحثتان درباره ساعت خاموش شدن تلویزیون و لامپ های خانه در زمان شب است یا درباره شرکتها یا شرکت نکردن فرزندان در جشن تولد دوستش در هر حال شما باید آنرا محرمانه نگه دارید .

گفت و گو کنید :

گفت و گو درباره نحوه تربیت کردن کودکان موضوعاتی است که روانشناس ها تاکید میکنند که زوجین قبل از تولد به آنها بپردازند و عمدیگر به توافق لازم برسند ولی با این حال هیچ زمان برای حل کردن مشکلات و اختلافات دیر نیست .

در اوایل بهتر است که اختلاف ها را بپذیرید زیرا 2 فرد با جنسیت ها و تفکرات متفاوت میخواهند با استفاده کردن از تربیات شخصی خود ، احساس های والدی و دانش های که در این زمینه ها دارند فرزندان را آنگونه باب میل است تربیت کنند . بنابراین با گفت و گو کردن نیزمیتوانید به نظر ها و عقیده های همدیگر که باب میل آنها است تربیت کنند بنابراین گفت و گو ها میتوانید به عقیده ها و نظر های همدیگر پی ببرند ولی در دیده داشته باشید که شاید نظر های اشتباه و راه و روش های والد دیگر بهتر است.

یادتان بماند که رسیدن به یک توافق صد در صد غیر ممکن میشود ولی هر زمان حد وسط وجود دارد که با دلایل و منطق ها میتوانید هر 2 در آن نقطه بایستید .

قوانین مشترک بسازید :

ولی دیدگاه های شما این است که همه چیز باید همانگونه که من میگویم وگرنه به مشکلات بر میخوریم . در اصل هر زمان باید آماده یک شکست بسیار بزرگ باشید . این رویداد های جالب مخصوصا در تربیت و آموزش ها موجب میشود که تعاملات سالم با دیگر افراد از دست بدهید دیگری را درک نکنید و یکدیگر را اشتباه بفهمید و دائم باهم دعوا داشته باشید .

شما نیز نمیتوانید تعیین کننده همه چیز باشید زیرا این منصفانه نیست و از سمتی دیگر اگر شریک زندگی شما با آن موافق نباشد بلاخره این قانون های یک طرفه را زیر پا بگذارید . اگر واقعا دغدغه های تربیت کردن فرزندان را دارید و در عین حال نیازی به همراهی و کمک همسر خود دارید باید در تدوین های قاعده های تربیتی از مشارکت کردن والدین دیگر نیز استفاده کنید .

لیست مشترک تهیه نمایید :

هر یک از والدین مشاهده کنید که واقعا چه انتظار هایی دارند و با جه دلیل و منطقی قصد دارند که حرف خود را به کرسی بنشانند ؟ یک برگه برداشته و تمامی انتظار های خود را با جزئیات خود و دلایل خود بنویسید برای مثال : میخواهم اتاق خواب کودکم را در سن 2 سالگی جدا کنم زیرا جدا خوابیدن کودکان در سن بیشتر از 2 تا 3 سالگی موجب وابستگی ها ی کودکان به والدین میشود . امکان دارد هر دلایلی برای انتظار ها بیاورند مهم این موضوع است که دقیق بنویسید که چه انتظاهر هایی دارند و به چه دلایلی است ؟

نتایج خوب و بد را بپذیرید :

برای درک کردن این مسئله ها که چقدر داشتن توقع های اولیه برای تربیت کودکان مهم است باید به این نکات توجه کنند که نقض کردن این توافق ها که براساس مجموعه ای از قاعده ها شاخته شده است و میتواند تبعاتی نیز داشته باشد .